فهرست مطالب
1. راهاندازی Truebit
این مقاله با مقایسه توزیع برابرطلبانه و مبتنی بر استخراج بیتکوین با چالشهای راهاندازی توکنهای مبتنی بر قرارداد هوشمند مانند Truebit آغاز میشود. مدل «پول خودت را تولید کن» بیتکوین مستقیماً به سیستمهایی قابل انتقال نیست که در آن مصرفکنندگان باید توکن مورد استفاده برای پرداخت را تأمین کنند.
1.1 چالش راهاندازی
شبکههای جدیدی که نیازمند پرداخت با یک توکن خاص هستند با مشکل «راهاندازی سرد» مواجهند: مصرفکنندگان فاقد توکنی هستند که برای پرداخت خدمت نیاز دارند. در حالی که پروژههایی مانند MerkleMine لایوپیر تلاش کردهاند توزیع را از طریق کار محاسباتی انجام دهند، توزیع پایدار و غیرسیاسی همچنان دستنیافتنی باقی مانده است. این مقاله از طراحی اقتصادیای دفاع میکند که اصطکاک و سیاستزدگی را برای مصرفکنندگان به حداقل میرساند، بدون آنکه امنیت را قربانی کند.
1.2 نیاز به قیمتگذاری پایدار
استفاده از یک ارز دیجیتال نوسانی برای پرداخت، اصطکاک قابل توجهی برای کاربر ایجاد میکند. این مقاله از قیاس خلبان هواپیما استفاده میکند که اگر قیمت سوخت (توکن) او در میانه پرواز افزایش یابد، سریعتر تمام میشود و او را مجبور به فرود اضطراری میکند. این امر نیاز به یک توکن پایدار را برجسته میکند که ارزش آن نسبت به خدمت (محاسبه) قابل پیشبینی باشد، نه لزوماً نسبت به یک ارز فیات مانند دلار آمریکا.
2. مدل توکن پایدار
Truebit مدل توکنی را پیشنهاد میدهد که قیمتگذاری پایدار برای وظایف محاسباتی فراهم میکند، مستقل از اوراکلهای خارجی یا فیدهای قیمت متمرکز.
2.1 اصول طراحی
سیستم به گونهای طراحی شده است که بدون نیاز به اعتماد و غیرمتمرکز باشد، بدون گرههای مرجع متمایز. هدف توکن پایدار این است که هزینه یک واحد محاسبه برای کاربران قابل پیشبینی باشد، مشابه آنچه که ارز فیات برای حفظ قدرت خرید پایدار هدف قرار میدهد.
2.2 همبستگی با برق
هم توکن پایدار Truebit و هم ارز فیات ممکن است با قیمت برق همبستگی داشته باشند که یک نهاده هزینه اساسی برای محاسبه است. این پیوند ذاتی با پایه هزینه یک منبع فیزیکی، به عنوان یک لنگر بالقوه برای پایداری پیشنهاد شده است.
3. مکانیزمهای توزیع
برای حل مشکل راهاندازی، Truebit مکانیزمهایی را بررسی میکند که به پیشا-استخراج سنتی که به گروهی منتخب اعطا میشود، متکی نیستند.
3.1 استفاده از نقدینگی موجود
مدل پیشنهادی از توکنهای نقد موجود (مانند اتر) برای توزیع اولیه استفاده میکند. این امر اصطکاک را برای مصرفکنندگانی که میتوانند از داراییهایی که از قبل در اختیار دارند استفاده کنند کاهش میدهد، در حالی که به طور بالقوه درآمدی برای توسعه پروژه فراهم میکند.
3.2 جایگزینهای پیشا-ضرب
بخشهای 3.2، 4.1 و 4.2 پیدیاف جایگزینهایی برای پیشا-ضرب را توصیف میکنند. هدف این است که سیستم از همان ابتدا به یک کالای عمومی تبدیل شود، نه یک دارایی تحت کنترل خصوصی.
4. حاکمیت و عدم تمرکز
یک نوآوری کلیدی، معرفی یک لایه حاکمیتی با محدودیت زمانی است که در نهایت در سیستم توکن کاربردی منحل میشود.
4.1 بازی حاکمیتی
یک بازی حاکمیتی، استفاده کوتاهمدت از توکنها برای راهاندازی شبکه را تعیین میکند. در بلندمدت، این بازی انگیزههایی برای دارندگان توکن حاکمیتی ایجاد میکند تا توکنهای خود را به توکنهای کاربردی تبدیل کنند.
4.2 مسیر به سوی عدم تمرکز خودمختار
پس از تبدیل تمام توکنهای حاکمیتی، سیستم به حالتی از عدم تمرکز کامل دست مییابد در حالی که همچنان قابل ارتقا باقی میماند. چرخه حیات لایه حاکمیتی به گونهای طراحی شده است که با انحلال خود به اوج میرسد و شبکه را به سمت عملیات خودمختار سوق میدهد.
5. بینش و تحلیل کلیدی
دیدگاه تحلیلگر: یک تجزیه چهار مرحلهای
بینش کلیدی: Truebit فقط یک استیبلکوین وابسته به اوراکل دیگر نیست؛ بلکه تلاشی رادیکال برای تعبیه ثبات اقتصادی مستقیماً در تابع کاربردی یک شبکه غیرمتمرکز است. این مقاله به درستی شناسایی میکند که نوسان فقط یک مشکل معاملهگری نیست—بلکه یک قاتل تجربه کاربری برای هر خدمتی (مانند محاسبه) است که در آن پیشبینیپذیری هزینه امری حیاتی است. بینش آنها برای لنگر انداختن بالقوه ارزش به هزینه برق، اشارهای هوشمندانه، اگرچه کمبررسی شده، به فیزیک بنیادی محاسبه است که یادآور گفتمان اولیه بیتکوین است که ارزش آن را به هزینه استخراج پیوند میداد.
جریان منطقی: استدلال به شکلی منظم پیش میرود: 1) شناسایی اصطکاک مصرفکننده ناشی از توکنهای پرداخت نوسانی (قیاس «خلبان» عالی است). 2) پیشنهاد یک توکن پایدار به عنوان راهحل، اما تصدیق مشکل مرغ و تخم مرغ راهاندازی. 3) معرفی یک مدل دو-توکنی با یک لایه حاکمیتی فداکار برای حل توزیع. 4) معماری لایه حاکمیتی به گونهای که خودتخریبی کند و یک توکن کاربردی خالص باقی بگذارد. منطق محکم است، اما مقاله از پیچیدگی عظیم حفظ پایداری توکن بدون اوراکل—مشکلی که پروژههایی مانند TerraUSD (UST) را فلج کرد—به سادگی عبور میکند.
نقاط قوت و ضعف: نقطه قوت، مدل حاکمیتی خود-انحلالپذیر است. این یک «داربست» حاکمیتی است که قرار است حذف شود، که از نظر فلسفی خالصتر از پلوتوکراسیهای حاکمیتی دائمی رایج در دیفای (مانند Uniswap، Compound) است. نقطه ضعف بحرانی، پرداختن سطحی به مکانیزم پایداری است. صرف پیشنهاد همبستگی با قیمت برق کافی نیست. این قیمت چگونه به صورت غیرمتمرکز و بدون نیاز به اعتماد در زنجیره کشف میشود؟ مقاله در بخشهای بعدی به «جایگزینها» اشاره میکند اما هیچ مکانیزم رمزنگاری یا نظریه بازی مشخصی ارائه نمیدهد. این همان شکافی است که بسیاری از استیبلکوینهای الگوریتمی را محکوم به شکست کرد؛ همانطور که تحقیقات بانک تسویهحسابهای بینالمللی (BIS) برجسته کرده است، پایداری بدون وثیقه خارجی یا اوراکل همچنان یک معمای اقتصادی تا حد زیادی حلنشده باقی مانده است.
بینشهای عملی: برای سازندگان، نکته کلیدی مدل انحلال حاکمیتی است—آن را برای پروژههایی در نظر بگیرید که نیاز به یک کمیته راهبری موقت دارند. برای سرمایهگذاران، تا زمانی که مکانیزم پایداری با دقت و وسواسی مشابه، مثلاً، وایتپیپر MakerDAO تشریح نشده است، عمیقاً شکاک باشید. موفقیت پروژه به حل مشکلی سختتر از خود محاسبات غیرمتمرکز بستگی دارد: کشف قیمت غیرمتمرکز برای یک منبع بنیادی. منتظر مقالات بعدی باشید که مکانیزم پایداری را به تفصیل شرح دهند؛ بدون آن، این یک مدل اقتصادی زیبا است که بر روی خاک روان بنا شده است.
6. جزئیات فنی و چارچوب ریاضی
در حالی که گزیده پیدیاف ارائه شده سطح بالایی است، مدل اقتصادی پیشنهادی مکانیزمهای زیربنایی را القا میکند. یک توکن پایدار که هدف آن پیشبینیپذیری قیمت نسبت به محاسبه است، میتواند از یک منحنی پیوندی یا یک مکانیزم ذخیره استفاده کند.
فرمول پایداری بالقوه: اگر قرار باشد ارزش توکن با هزینه برق همبستگی داشته باشد، یک مدل سادهشده میتواند این باشد: $P_{token} = f(C_{electricity}, D_{compute})$، که در آن $P_{token}$ قیمت توکن، $C_{electricity}$ هزینه برق مشتقشده از شبکه، و $D_{compute}$ تقاضا برای محاسبه است. تابع $f$ باید توسط یک قرارداد هوشمند تعریف شود، که عرضه توکن یا یک مکانیزم بازخرید را تنظیم میکند.
تبدیل حاکمیتی: تبدیل از توکنهای حاکمیتی ($G$) به توکنهای کاربردی ($U$) ممکن است از یک برنامه زمانی یا یک مکانیزم مبتنی بر بازار پیروی کند: $U_t = G_t \cdot r(t)$، که در آن $r(t)$ نرخ تبدیلی است که بر اساس زمان $t$ یا نقاط عطف شبکه کاهش مییابد یا تغییر میکند و تبدیل به موقع را تشویق میکند.
7. چارچوب تحلیلی و مثال موردی
چارچوب برای ارزیابی مدلهای راهاندازی:
- منبع نقدینگی اولیه: آیا از داراییهای موجود (مانند اتر) استفاده میکند یا نیاز به سرمایه جدید دارد؟
- انصاف توزیع: آیا دسترسی بدون مجوز است یا محدود (مانند پیشا-استخراج، ایردراپ به کاربران خاص)؟
- همسویی انگیزهها: آیا انگیزههای مشارکتکنندگان اولیه با سلامت بلندمدت شبکه همسو است؟
- غروب حاکمیت: آیا کنترل متمرکز موقتی است با مسیری روشن به سوی عدم تمرکز؟
مثال موردی: مقایسه با مدلهای «توکن کار»:
مدل Truebit را با «MerkleMine» لایوپیر و مدل «توکن کار» توصیفشده توسط Placeholder VC مقایسه کنید. لایوپیر در ابتدا توکنها را از طریق اثبات کار در لایه قرارداد هوشمند (MerkleMine) توزیع کرد و هدفش توزیع عادلانه بود. با این حال، حفظ مشارکت پس از توزیع یک چالش بود. مدل Truebit، با ادغام توزیع با یک مکانیزم پایداری و یک نقش حاکمیتی زمانبندیشده، تلاش میکند هم راهاندازی عادلانه و هم کاربردی پایدار را از همان ابتدا مورد توجه قرار دهد. توکن حاکمیتی به عنوان یک «توکن کار راهاندازی» عمل میکند که به کاربردی خالص تبدیل میشود.
8. کاربردها و جهتهای آینده
اصول تشریح شده میتواند فراتر از محاسبات قابل تأیید گسترش یابد:
- شبکههای زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز (DePIN): توکنهای پایدار متصل به هزینه سختافزار، پهنای باند یا ذخیرهسازی میتوانند قیمتگذاری قابل پیشبینی را برای خدمات DePIN مانند آنچه توسط Helium یا Filecoin ارائه میشود، تسهیل کنند.
- هوش مصنوعی و یادگیری ماشین غیرمتمرکز: با رشد استنتاج هوش مصنوعی در زنجیره، یک توکن پایدار نسبت به هزینه محاسباتی GPU/TPU برای توسعهدهندگانی که بودجه آموزش مدل یا وظایف استنتاج را تنظیم میکنند، بسیار ارزشمند خواهد بود.
- بازارهای خدمات فرازنجیرهای: یک «واحد محاسباتی پایدار» به طور جهانی شناختهشده میتواند به یک استاندارد برای قیمتگذاری خدمات در اکوسیستمهای مختلف بلاکچین تبدیل شود، مشابه آنچه که EVM برای اجرا استانداردسازی کرد.
- تکامل مقرراتی: یک توکن که به وضوح به هزینه یک خدمت واقعی (برق) پیوند خورده است، ممکن است با بررسی مقرراتی متفاوتی نسبت به توکنهایی که صرفاً به عنوان دارایی مالی درک میشوند مواجه شود و به طور بالقوه با چارچوبهای در حال ظهور برای مقررات توکن کاربردی همسو شود.
جهت اصلی آینده باید یک مکانیزم پایداری قوی و تعریفشده رمزنگاری باشد. تحقیقات میتواند مدلهای ترکیبی را بررسی کند که تنظیمات الگوریتمی را با وثیقه رمزنگاری غیرهمبسته ترکیب میکنند، یا طراحیهای اوراکل نوآورانهای که به طور خاص برای قیمت کالاهایی مانند برق هستند.
9. منابع
- Nakamoto, S. (2008). Bitcoin: A Peer-to-Peer Electronic Cash System.
- Buterin, V. (2014). A Next-Generation Smart Contract and Decentralized Application Platform (Ethereum Whitepaper).
- Teutsch, J., & Reitwießner, C. (2017). A Scalable Verification Solution for Blockchains (Truebit Whitepaper).
- Livepeer. (2018). MerkleMine: A Fair Distribution Mechanism for the Livepeer Token.
- Bank for International Settlements (BIS). (2022). Annual Economic Report - Chapter III: The future of monetary system in the digital era.
- Kwon, D., & Associates. (2018). Terra Money: Stability and Adoption (Terra Whitepaper).
- Placeholder VC. (2017). The Work Token Model.
- MakerDAO. (2017). The Dai Stablecoin System (Maker Whitepaper).